پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۴۵ ب.ظ
شعر از حسین پناهی-پروانه ها
#پروانهها #بخش۲
میشنوی؟
انگار صدای شیون میآید
گوش کن!
میدانم که هیچکس نمیتواند
عشق را بنویسد
اما به جای آن
میتوانم قصههای خوبی تعریف کنم
گوش کن:
یکی بود یکی نبود
زنی بود که
به جای آبیاری گلهای بنفشه
به جای خواندن آواز «ماه، خواهر من است»
به جای علوفه دادن به مادیانهای آبستن
به جای پختن کلوچه شیرین
–ساده و اخمو–
در سایهی بوتههای نیشکر
نشسته بود و کتاب میخواند
صدای شیون در اوج است
میشنوی؟
برای بیان عشق
به نظر شما کدام را باید خواند؟
تاریخ یا جغرافی؟
میدانی؟
من برای تاریخ، دلم میسوزد
برای نسل ببرهایش
که منقرض گشتهاند
برای خمرههای عسلش
که در رفها شکستهاند
گوش کن!
به جای عشق و جستجوی جوهر نیلی
میشود چیزهای دیگری نوشت...
#حسین_پناهی