سه شنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۴۸ ب.ظ
شعر از علی اسدالهی
قرارمان هر کجا که میخواهد باشد
مثلاً فستفودی در هیروشیما
که ساندویچهایش را با دقت از قارچ خالی کرده
یا رستورانی داغ در حلبچه
که بر هیچ غذایی خردل نمیپاشد
یک بار سوار قطاری میشویم
که در مسیر استالینگراد چپ کرده
یک بار در آتشبازی میدان « تیان آن من »
باید به ضرب گلوله برقصیم و همآهنگ باشیم
میگویند
بغداد هم این روزها آرامتر شده است
و بولدوزرهای هواییاش
به شکستن دیوار فرسودهی صوت مشغولاند
کارخانههای ریسندگی کابل نیز
جان میدهد برای چشم دوختن
به مزارع شعلهور پنبه
از چراگاه اسبها ، بر بلندیهای جولان
تا روستایی در ناکجای بوسنی
زیر مجسمهی خیرهی پینوشه
یا بر قلههای سر به هوای ویتنام
هر کجای این کرهی آبی
چند قطره خون تنوع است
زمین را بچرخان
و هر کجا که خواستی
انگشت فاتحهات را بگذار
#علی_اسدالهی