شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

جمعه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۰۷ ب.ظ

غزل از مولانا

 


آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم

 

سرمایه مستی منم هم دایه هستی منم
بالا منم پستی منم چون چرخ دوار آمدم

 

آنم کز آغاز آمدم با روح دمساز آمدم
برگشتم و بازآمدم بر نقطه پرگار آمدم

 

گفتم بیا شاد آمدی دادم بده داد آمدی
گفتا بدید و داد من کز بهر این کار آمدم

 

هم من مه و مهتاب تو هم گلشن و هم آب تو
چندین ره از اشتاب تو بی‌کفش و دستار آمدم

 

فرخنده نامی ای پسر گر چه که خامی ای پسر
تلخی مکن زیرا که من از لطف بسیار آمدم

 

خندان درآ تلخی بکش شاباش ای تلخی خوش
گل‌ها دهم گر چه که من اول همه خار آمدم

 

گل سر برون کرد از درج کالصبر مفتاح الفرج
هر شاخ گوید لاحرج کز صبر دربار آمدم

 

#غزل_مولانا
 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی