شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

شعر و متن عاشقانه

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۴۲ ب.ظ

تکه شعر از حسین پناهی

 

و همین است دیگر
و دیگر همین است
 زندگی

و چه بی‌رحمانه است
که همین است

معمای سربسته‌ی سه‌راهه‌ی سلفچگان
و کلمه‌ی عجیب و غریب «مورچه‌خورت»!
وحشت می‌کند کودک احساس
بر این همه نمی‌دانم‌ها

و راچ‌و ریچ کفش چرمی معلم ریاضیات
که مساحت و محیط همه چیز را
از بر است
و تاپ‌تاپ دل

من همیشه ترسیده‌ام
و انسان همیشه ترسیده است
و سه‌چهارم روح زمین را
ترس، تشکیل می‌دهد

دوباره می‌پرسم:
به راستی
دلیل این‌همه ترس‌های بی‌دلیل
چه می‌تواند باشد؟
دلیل این‌همه شک و اضطراب؟

دیگر فرصتی برای از دست دادن نیست
ما با سی سال، به جنگ ابدیت می‌رویم

و اعتقاد به تناسخ،
وهمی تازه می‌آفریند
زیرا بابونه‌ها
قادر به تکلم نیستند
و سنگ‌ها
از نعمت گریستن محرومند
سمورها
از حل معمای توتون‌و دود
سرسام می‌گیرند

و بگذریم...
که فرصتی برای از دست دادن نیست
در مسائلی که مخاطبش
شاگرد ایده‌آل فلسفه است

این فصل را با ترکیدن دل
به پایان می‌برم
با حسادت‌و جسارت برهنگی شقایق
در تیررس اینهمه چشم‌های
ناپاک و نیمه‌پاک

تهران، سعادت‌آباد، ۱۳۷۹/۷/۱۲
#حسین_پناهی

📖 #نامه‌هایی_به_آنا۲

♦️نشر آناپنا:
@anapanapub

♦️کانال اصلی حسین پناهی:
 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی